شیخ احمد مجد الاسلام کرمانی
نوشته شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۱۵ | مرتبط با : مشاهیر کرمان | 1,229 views

شیخ احمد مجد الاسلام کرمانی فرزند آقا یوسف ٬ از دودمان خاندان قلی بیگ افشار در سال ( ١٢٨٨ق. ١٢۵٠ش.) متولد شد.

جد اعلای ایشان در کرمان مٶسسات خیریه زیادی ایجادنمود و املاک زیادی بر آنها وقف نمود که فقط یک مدرسه از همه آنها باقی است:(مدرسه خاندان قلی بیگ)

 

وی در۶ سالگی به مکتب و بعدها در مدرسه آبا و اجداد به فراگیری صرف و نحو از محضر مرحوم ناظم الاسلام کرمانی پرداخت . پس از

تحصیلات مقدماتی ٬ منطق و اصول را نزد مرحوم ملا رحمت الله کرمانی و فقه را نزد مرحوم حاج ملا عبدا… راینی فرا گرفت . سپس به

اصفهان رفته و در حلقه درس مرحوم حجت الاسلام آخوند ملامحمد باقر فشارکی به تحصیل پرداخت و اصول خارج را نزد مرحوم آقای

میر محمدتقی مدرس آموخت و پس از سه سال از هر دو نائل به اجازه و تصدیق اجتهاد شد . در همان اوقات به چاپ چندین کتاب علمی ٬

دینی ٬ بعضی تفسیرهای کوچک ملاصدرا و شرح نهج البلاغه همت گماشت. همچنین ملک المتکلمین و سید جلال الدین واعظ را با خود

همدست نمودو بایک جمعیت ادبی که عمده آنان از محصلین سابق دارالفنون بودند ٬ به تٲسیس مدرسه در اصفهان پرداخته و مدیری آن را به

میرزا علی نقی اصفهانی سپرد.

ولی مدرسه سازی به سبک جدید درمقابل تند بادجهل و تعصب دوامی نیاورده ٬و مدتی با حمله جمعی متعصب تعطیل شد.

سرانجام با دادن ١۴٠ تومان جریمه مرخص شد و مخفیانه و با لباس مبدل به تهران رفت و وارد فعالیت های فرهنگی و سیاسی شد.

وی درتهران تقاضای صدور امتیاز روزنامه ای نمود. اما عین الدوله صدر اعظم وقت با این پیشنهاد مخالفت کرد و مجد الاسلام ناچار شد با

مرحوم ادیب المالک فراهانی در امتیاز روزنامه ادب شریک شود . مسئولیت روزنامه ٬ هنگام مسافرت ادیب المالک به قفقاز به عهده

مجد الاسلام بود و در حقیقت روزنامه اش ارگان انقلابیون عصر از قبیل سید محمد طباطبایی و آقای سعد الدوله بود .

در مدت تحصن علما به زاویه مقدس شاه عبدالعظیم آشکارا به جمع آوری اعانه برای متحصنین و مخالفت با عین الدوله او را دستگیر و به

همراه میرزا حسن رشیدیه به کلات تبعید نمود.

اقامت در کلات به دلیل پیروزی مشروطه خواهان طولی نکشید و با وساطت مرحوم مشیر الدوله ٬ رئیس الوز رای وقت آزاد شده ٬

به مشهد آمد ولی اجازه آمدن به تهران را نداشت . زیرا مظفر الدین شاه گاهی بدون اراده با بعضی از اشخاص لجاجت می نمود .

اما سرانجام دربار با آمدن مجد الاسلام به تهران موافقت کرد. وی پس از ورود به تهران به نگارش روزنامه ندای وطن و در ادامه روزنامه

های محاکمات ٬ کشکول و الجمال پرداخت. در زمان محمد علی شاه قاجار و به توپ بستن مجلس به ناچار مدتی متواری و مخفی بود و سه

ماه بعداز زمزمه افتتاح مجلس جدید بود ٬ که مجددا در مقام نگارش ندای وطن برآمد و سه شماره منتشر ساخت.

شیخ فضل الله نوری از مخالفین و معترضین آن بود.در نتیجه روزنامه توقیف شد و دستور جلب مدیر صادر شد و مجد الاسلام در باغشاه

حبس و مورد تعقیب امیر بهادر و محمد علی میرزا قرار گرفت. سپس به وساطت آقایان مشیر الدوله و مؤتمن الملک مرخص شده ٬ چندی در

خانه به طور مخفی به سر برد و شروع به نوشتن بقیه سفر نامه …. کلات نمود. بعد از هجوم بختیاریها به اصفهان ٬ به واسطه سابقه

طولانی که با خوانین بختیاری داشت ٬ عازم اصفهان شد و مخفیانه با میرزا ابراهیم خان نشاط و شاهزاده محمد جعفر میرزا از تهران با

لباسی مبدل به اصفهان رفت و در جرگه مشاورین حکومت انقلاب قرار گرفت.مجد الاسلام پس از تدوین نظامنامه انتخابات جدید و تشکیل

کابینه به تهران آمد و پس از هجوم بختیاریها به تهران به عنوان واسطه اصلاح از طرف سعد الدوله به اردوی سردار اسعد رفت ٬ ولی موفق

به مقصود نشد و مراجعت نمود.

در حکومت موقتی به نگارش ندای وطن پرداخت. ولی بعد از نوشتن چند شماره به تصور اینکه مسافرت

اخیر او (رفتن به اردوی سردار اسعد)مبنی بر جانبداری شاه مخلوع بوده ٬ مورد تعقیب قرار گرفت و در باغشاه محبوس شد . در این موقع

فقط حمایت سردار اسعد و تلگرافهای حاج آقا نورالله و آیت الله خراسانی و مراقبت یفرم خان جانش را نشان داد . وی پس از رهایی به کرمان

آمد . مدتی گوشه نشین بود و به سرودن شعر و تکمیل سفر نامه کلات مشغول بود .سرانجام در تاریخ دوازدهم سرطان(تیر)٬ ١٢٩۵ شمسی

به سمت ریاست معارف کرمان منصوب شد و مقرری ماهانه ایشان در حکم ریاست معارف کرمان ۵٠ تومان در نظر گرفته شد.

ایشان در مدت تصدی به ترویج و تاسیس مدارس جدید پرداخت و پس از یک سال ٬ ریاست معارف به شیخ یحیی احمدی کرمانی سپرده شد

. مجد الاسلام از این تاریخ به بعد منزوی شد و سرانجام در سال ١٣٠٢ش. در گذشت و در محل قبرستان اجدادیش (مقبره خانوادگی خاندان

قلی بیگ ) آرمید.

از اسنادی که در دوره تصدی مجدالاسلام بدست آمد چنین بر می آید که وی مردی آزاد و آگاه و علاقه مند به ترویج آموزش برای تمام طبقات

مردم و حتی اقلیتهای دینی بوده است.وی در طی نامه ای به وزارت معارف ارسال داشته برای اقلیت کلیمی تقاضای تاسیس مدرسه نموده

است.

برطبق محتویات سندی دیگر٬ مشخص می شود که وزارت معارف در نامه ای که به وزارت مالیه(دارایی)ارسال داشته ٬ تقاضای ٢٠٠ تومان

بودجه ماهانه برای اداره معارف کرمان نموده است. از این مبلغ هر ماه ۵٠ تومان به آقای مجدالاسلام ۴٠٬ تومان به میرزا نصرالله خان

(معلم) ١٠تومان اضافه حقوق به میرسید عبدالرحمان خان و بقیه برای معلمی که قرار بوده ٬ بعدا فرستاده شود ٬ اختصاص می یافت.

بدیهی است که این مبلغ غیر از بودجه ای بوده که قبلا برای دیگرمعلمان که تعداد آنها اندک بوده است،در نظر گرفته شده است.به هر حال

زندگی پرفرازو نشیب مجد الاسلام با اتمام فعالیت اودر اداره معارف کرمان به پایان رسید ونامبرده از این تاریخ به بعد فعالیت چندانی نداشت

.اما مبارزات وزندگی سیاسی،اجتماعی و فرهنگی او در تاریخ و مخصوصا تاریخ کرمان ،ماندگار است.


نام شما *
ایمیل * (نمایش داده نمی شود)
سایت شما

copyright © 2021 , Kermaniec.IR