گردشگری روستایی یا تخریب هویت روستاها
دیدگاهها برای گردشگری روستایی یا تخریب هویت روستاها بسته هستند
نوشته شده در تاریخ ۹۳/۰۵/۳۰ | مرتبط با :
اخبار استان | 816 views
تبدیل شدن گردشگری بهعنوان بزرگترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن آن، این فرصت را فراهم کرده تا هر کشور و یا منطقهای جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. اما این کار بدون شناسایی عوامل تاثیرگذار، برنامهریزی و مدیریت استراتژیک امکانپذیر نخواهد بود. زیرا به استناد تعاریف سازمان جهانی جهانگردی، پیشنیاز توسعهی پایدار گردشگری، تلفیق و هماهنگی اهداف اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی بوده و این امر متضمن تامین منافع دراز مدت جامعهی میزبان گردشگران میهمان و حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی است.
اکنون با توجه به رشد ۵۰ درصدی گردشگری طی یک دهه در دنیا، نقش گردشگری در توسعهی کشورها بیش از گذشته نمایان شده است و با توجه به اینکه این صنعت میتواند یکی از قویترین ابزارها برای کاهش بسیاری از مشکلات جامعهی امروز باشد؛ بنابراین با توجه به اهمیت گردشگری، میتوان گفت امروزه توسعهی گردشگری روستایی به عنوان راهکاری برای توسعهی اقتصادی و اجتماعی نواحی روستایی محسوب میشود. اما توسعه همواره با موانعی نظیر موانع ساختاری، زیربنایی، اجتماعی- فرهنگی و موانع آموزشی روبهرو است که ابتدا باید این موانع را شناسایی و عوامل موثر در توسعهی گردشگری روستایی را برآورد کرد.
اهمیت روستاها از آنجا ناشی میشود که بسیاری از کارشناسان گردشگری آنها را به عنوان یکی از مناطق جغرافیایی مولد و گنجینههای فرهنگی یک جامعه قلمداد میکنند که میتواند نقش غیرقابل انکاری در توسعه و رشد یک کشور داشته باشد؛ به طوری که بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای در حال توسعه، اهمیت جوامع روستایی خود را به حدی جدی گرفتهاند که بیش از ۸۰ درصد کشورهای فقیر، درآمد خود را بر مبنای گردشگری روستایی پایهگذاری کردهاند.
«محمد جهانشاهی» کارشناس اکوتوریسم سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان و عضو جامعهی بینالمللی اکوتوریسم در گفتوگو با خبرنگار کرنا با تایید این مطلب میگوید: در آفریقای جنوبی، مرکزی و آسیای جنوبشرق که بیشتر کشورهای فقیر را در بر میگیرند؛ اکنون با کمک نهادهای بینالمللی از جمله سازمان جهانی جهانگردی، مطالعات و برنامهریزیهای مدونی برای توسعهی گردشگری روستاهای آنها صورت گرفته و نتیجهی بسیار خوبی داده است. به طور مثال در کشور «کنیا» که یکی از کشورهای در حال توسعه از لحاظ جذب گردشگر است؛ محور توسعه بر حیات وحش و گردشگری روستایی قرار گرفته است و با توجه به تاثیرات سوء حضور بیشتر گردشگران بر حیات وحش و نیز فرایندهای بومیگری، مسئولان و مقامات این کشورها، سقف معینی برای تعداد گردشگران در نظر گرفتهاند و آنرا با حساسیت خاص دنبال میکنند.
وی با اشاره به رشد ۳۰ درصدی گردشگری روستایی به عنوان زیرمجموعهای از بخش اکوتوریسم و یا بومگردی، آن را یکی از پررونقترین بخشهای صنعت گردشگری دنیا معرفی میکند که ناشی از اشتیاق مردم برای خروج از فضاهای خسته کنندهی شهری و روی آوردن به مناطق روستایی است.
جهانشاهی با تاکید بر اینکه حرکت در مسیر توسعهی گردشگری روستایی، مستلزم مطالعه و درک صحیح از موقعیت و حساس بودن این مناطق است؛ تصریح میکند: با توجه به اهمیت نقش تولیدی روستاها و نیز اهمیت ارزشهای فرهنگی و انسانی موجود در این مناطق، نباید بدون در نظر گرفتن الگوهای توسعهای پایدار و متناسب با شرایط روستاها، نگاه کوتاه مدت و سطحی به برنامههای گردشگری روستایی داشته باشیم؛ زیرا وضعیت فعلی روستاهای کشور به خصوص استان، به ما نشان میدهد که چگونه با اقدامات ناصحیح، کالبد ارزشمند بسیاری از روستاها تحتتاثیر توسعهی گردشگری متداول و نامناسب، به سمت بیهویتی دردآوری تغییر پیدا کرده است. به طوری که منابع ارزشمند طبیعی در روستاها از جمله آب و خاک تحتتاثیر رفتوآمدهای تعریف نشدهی گردشگران یا در حال نابودی بوده و یا در مسیری غیرتولیدی قرار گرفته است.
این کارشناس اکوتوریسم در اینباره توضیح میدهد: شکل و شمایل مناطق روستایی در اثر ساختوسازهای غیراصولی و نامتناسب با بافت و اقلیم روستا، رفته رفته در حال تغییر شکل است و هویتی پیدا کرده که نه شهری است و روستایی. دلیل به وجود آمدن این وضعیت ناشی از برنامهی توسعهی گردشگری در مناطق ییلاقی و عشایری روستاها طی سالیان گذشته بوده است که هر چند عملی مناسب و هدفی خوب ارزیابی شد؛ اما با بیبرنامهگی و گرفتن تصمیمات لحظهای، مسیری انحرافی به وجود آورد که فاصلهی زیادی با محور توسعهی پایدار داشت.
وی میافزاید: مشخص کردن روستاهای هدف گردشگری و مناطق نمونهی گردشگری و تبلیغ در این رابطه از دل برنامهی توسعهی گردشگری روستایی بیرون آمد که موجب سرازیر شدن جمعیت زیاد گردشگران به این مناطق شد و نه تنها رونق گردشگری را به دنبال نداشت بلکه نظم و هارمونی این مناطق را بر هم زد.
جهانشاهی ضمن ابراز تاسف از وضعیت موجود میگوید: توسعهی گردشگری را بر پایهی اصولی میدانیم که یک روستا مسیر اصلی خود را به عنوان مولد در پیش گیرد و در کنار آن، گردشگری نقش حمایت کننده را در مسیر توسعهی روستا داشته باشد. بدین معنی که زندگی روزمرهی روستایی همچنان بر پایهی کشاورزی و دامداری ادامه یابد و در کنارآن، گردشگری در فصولی که فعالیت کشاورزی کمتر است؛ این خلاء را پر کند. آن هم در قالبی که بنیانها و ارزشهای منطقه حفظ شود نه اینکه به سرعت یک منطقهی ارزشمند روستایی به مکانی برای ویلاها و خانههای دوم شهرنشینان تبدیل گردد و زمینهای کشاورزی به استخرها و فضای سبز املاک تغییر کاربری دهند.
وی در ادامه به کشور نمونهی توسعهی گردشگری روستایی در کشوری چون «بوتان» در جنوبشرق آسیا اشاره میکند و میگوید: این کشور که در واقع یک روستای بزرگ محسوب میشود؛ هیچ راه ورودی به آن به جزء ورود از طریق تورهای گردشگری با تعداد مشخص و مسیرهای تعیین شده وجود ندارد. همچنین در ایالت «باتان هندوستان» تنها تعداد مشخصی گردشگر میتوانند وارد مناطق روستایی شوند که قبل از آن نیز توصیههایی به گردشگران در مورد برخورد و طرز رفتارشان به آنها گوشزد میشود. همچنین این منطقه با توجه به اینکه هر ساله پذیرای تعداد مشخص گردشگر است؛ دست نخورده باقی مانده است.
عضو جامعهی بینالمللی اکوتوریسم ادامه میدهد: وجود حساسیت مدیران بومی این مناطق است که میتوان بر پایهی آن ابراز امیدواری کرد که جغرافیای ارزشمند این روستاها همچنان بر پایهی اصول و بنیانهای خود پیش رود و توسعه پیدا کند. چیزی که در روستاهای ایران به خصوص در استان کرمان وجود ندارد؛ چرا که اکنون بسیاری از روستاها تحت تاثیر بیبرنامهگیها، ارزشهای خود را از دست داده و تبدیل به فاجعهی بومی شدهاند؛ مانند روستای زیارت استان گلستان و روستاهای دلفارد و لالهزار استان کرمان که این مناطق نمونههایی هستند که تحت تاثیر فشار گردشگران، دچار مشکلات عدیدهای شدهاند.
وی به تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، افزایش چشمگیر قیمتهای کاذب زمینها و آسیب وارد آمدن به منابع آب، خاک و محیط زیست در مناطق گردشگری روستایی اشاره میکند و میافزاید: بسیاری از زمینهای کشاورزی که روزی بسترهای اصلی تولیدات کشاورزی بودهاند، هماکنون به ویلاهای مسکونی تبدیل شدهاند مثلا در لالهزار ویلاهایی با سقفهای شیروانی رنگارنگ دیده میشود که آب قناتها را برای مصارف تفریحی به داخل خود کشانده و کشاورزی ارگانیک این روستا را تحت تاثیر قرار دادهاند.
جهانشاهی ادامه میدهد: به غیر از لالهزار، کوهپایه (ده لولو)، سیرچ، شاه ولایت خبر، بندرهنزا، خبر بافت، بیدخون بردسیر، و دلفارد جیرفت دچار آسیب شدهاند. به خصوص دلفارد که تحت تاثیر تبلیغات، طی شش سال گذشته جمعیت قابل توجهی به آنجا هجوم آوردهاند که نتیجهی این ترددهای تعریف نشده را میتوان در انبوه زبالههای رها شده، ساخت و سازهای نامتناسب با محیط فرهنگی روستا، و افزایش بزهکاری دیده همچنین با توجه به نبود سرویس بهداشتی، فقدان برنامهای برای مدیریت پسماندها و به دنبال آن ناتوانی دهیاری و مسئولان محلی در مدیریت این جریان، به زودی شاهد آلوده شدن رودخانه و فاجعهی زیست محیطی و بومی در این روستا خواهیم بود.
وی از مناطق آسیبپذیر دیگر به بندر هنزا و تخت سرتشتک رابر اشاره میکند و میگوید: این دو روست